آییننامه فرآیند ماینینگ رمزارزها توسط هیات وزیران تصویب و در اواسط مردادماه ابلاغ شد. در بند اول این آییننامه اعلام شده است که دولت هیچ ریسکی از بابت مشارکت در صنعت ماینینگ برعهده نخواهد گرفت و این صنعت مشمول حمایت و ضمانت دولت و نظام بانکی نبوده و استفاده از رمزارزها در مبادلات داخل کشور مجاز نیست.
با توجه به اینکه در شرایط خاص کشور، تولید پرمخاطره است و در مقابل فعالیتهای غیرتولیدی و سوداگرانه سودهای قابل توجهی دارند، این مسئله میتواند باعث هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای غیرمولد و آسیب به اقتصاد کشور شود. بنابراین قانونگذار با بالا بردن ریسک، تا حدودی باعث جلوگیری از سرازیر شدن نقدینگی به این صنعت میشود. از طرفی با ورود استخراجکنندگان بیشتر به شبکه بیتکوین، نرخ محاسبه هش این شبکه افزایش مییابد که به افزایش سختی استخراج در شبکه منجر میشود و ممکن است وعده سودهای کلان محقق نشود. در سایر کشورها نیز دولتها، صرفا به هشدار به وارد شوندگان به این حوزه پرریسک و گاها پرسود، بسنده میکنند. بنابراین اگر چه در حال حاضر ماینینگ همچنان سودده است، اما کسانی که وارد این حوزه میشوند باید بدانند در صورت خسارت، از حمایت دولت برخوردار نخواهند بود.
اما با توجه به ارزآوری استخراج رمزارزها، ماینینگ میتواند در شرایط کنونی کشور به تامین ارز کمک کند. بنابراین بانک مرکزی استخراج رمزارزها را مجاز دانسته اما مبادله رمزارزها به عنوان پول را غیر مجاز اعلام کرده است. از نظر بانک مرکزی تنها ابزار پرداخت و تنها ابزار تسویه، ریال است. زیرا با رمزارزها نمیتوان سرعت گردش پول را کنترل کرد و احتمال آشفتگی و بحران در اقتصاد کشور وجود دارد.
در بند سوم آییننامه، تامین برق متقاضیان استخراج رمزارزها صرفا به دریافت انشعاب برق از شبکه سراسری یا احداث نیروگاه جدید خارج از شبکه سراسری و با تعرفه برق صادراتی با نرخ تسعیر سامانه نیما، منوط شده است و با توجه به ممنوعیت مصرف برق و گاز برای ماینینگ در زمان اوج مصرف، وزارتخانههای نیرو و نفت متولی تعیین و ابلاغ ساعت و زمان اوج مصرف و نصب کنتور هوشمند جهت کنترل مصرف شدهاند.
عدهای بر این باورند که اگر قیمت انرژی برای ماینرها در ایران واقعی شود، آنها به کشورهای همسایه شمالی ایران مهاجرت میکنند. البته مشابه این در کشور چین اتفاق افتاده است. قوانین جدید دولت چین که به دلیل اتلاف منابع و آلودگیهای زیست محیطی، فشار فزاینده بر صنعت استخراج رمزارزها به همراه داشته، منجر به خروج ماینرهای بیتکوین از چین به سوی کشورهای دیگر شده است.
برای اینکه بدانیم با احتساب برق صادراتی ماینینگ چقدر سودآوری دارد و آیا با این قیمت انرژی هنوز پرسود است یا نه، کافی است میزان انرژی متوسطی که هر بیتکوین در ساعت مصرف میکند را با هزینه تجهیزات و هزینههای ثابت، محاسبه کنیم. با توجه به هزینهها و قیمت فعلی بیتکوین، ماینینگ در ایران همچنان یک صنعت سودآور محسوب میشود.
در این صورت مبحث مالیات مطرح میشود که در بند ۶ این آیین نامه به آن پرداخته شده است. مراکز استخراج رمزارزها، به عنوان واحد تولید صنعتی شناخته شده و مشمول مقررات مالیاتی خواهند بود. اما اگر ارز حاصل از آن را بر اساس ضوابط بانک مرکزی به چرخه اقتصادی کشور بازگردانند، مشمول مالیات با نرخ صفر خواهند بود. برای تحلیل این بند بهتر است به شرایط مالیاتی رمزارزها در کشورهای دیگر بپردازیم.
پیش از سال ۲۰۱۷، در اکثر کشورها قوانین مربوط به رمزارزها وجود نداشت. اما اکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته، ماینینگ و مبادلات رمزارزها به عنوان رویدادهای مالیاتی محسوب شده و بنابراین مشمول قوانین مالیاتی میشود. سازمان خدمات درآمد داخلی ایالات متحده (IRS) برای اولین بار در سال ۲۰۱۴ دلایل و چگونگی وضع مالیات بر ارزهای رمزنگاری شده را تشریح کرد.
IRS جهت اطمینان از ثبت کامل فعالیتها، امکان ارائه جزئیات مبادله را در فرمهای اظهارنامه مالیاتی فراهم کرده است. از طرفی سازمان «مبارزه با جرائم اقتصادی» آمریکا (FinCEN) که وظیفه مبارزه با جرائم اقتصادی ازجمله پولشویی و تأمین مالی تروریسم را دارد نیز در سال ۲۰۱۳، اعلام کرده است که تمام افراد، شرکتها و سازمانهای فعال در عرصه توزیع و تبادل رمزارزها، موظف به اجرای سیاستهای احراز هویت مشتری (KYC) و سازوکارهای ضد پولشویی هستند.
استخراجکنندگان رمزارزهایی مانند بیتکوین نیز مانند هر کسی که کسب و کار شخصی دارد، باید درآمد خود را گزارش کنند. درآمد حاصل از فروش رمزارزهای استخراج شده، به عنوان درآمد کسب و کار به حساب میآید که پس از کسر هزینههای عملیات استخراج (مانند سختافزار کامپیوتر و برق) باید مشمول مالیات شود. در امریکا اگر افراد رمزارزها را برای کمتر از یک سال نگه داشته باشند، در درآمد کوتاهمدت و اگر بیش از یک سال نگه داشته باشند، در درآمد بلندمدت محاسبه میشود. در کانادا نیز مانند ایالات متحده، مالیات بر درآمد حاصل از سرمایه و مالیات بر درآمد سرمایهگذاری در رمزارزها، بر اساس نحوه خرید و استفاده آنها اعمال میشود.
برای محاسبه دقیق تعهد مالیاتی، ضروری است که مبنای هزینه یا ارزش اصلی دارایی را بدانیم. با توجه به ماهیت پرنوسان رمزارزها، ارزش واقعی همیشه ثابت نیست و ریسک بسیار بالایی برای تخمین نادرست ارزش رمزارزها توسط مالیاتدهندگان وجود دارد. عدم گزارش مالیات بر درآمد نیز مانند فرار مالیاتی است و طبق قوانین، افراد محاکمه میشوند. در ایالات متحده کسانی که رمزارزها را در گزارش مالیاتی لحاظ نمیکنند، در بدترین حالت، به فرار از پرداخت مالیات محکوم میشوند که شامل پنج سال زندان و جریمه ۲۵۰.۰۰۰ دلاری است.
بنابراین، مهمترین مبحثی که در مالیات رمزارزها مطرح میشود مقوله فرار مالیاتی است. فرار مالیاتی با استفاده از رمزارزها و یا فرار مالیاتی مبادله رمزارزها، به علت ناشناس بودن مبدا در شبکه اتفاق میافتد. آنچه برای سازمانهای مالیاتی و قانونگذار حائز اهمیت است، مسئله حریم خصوصی در بلاکچین و رمزارزهاست. اگر چه ناشناس بودن رمزارزهایی مانند بیتکوین و استفاده از آنها در عملیات پولشویی بسیار مطرح است اما شفاف بودن از اصلیترین مشخصه تراکنشها بر بستر بلاکچین است. تمام تراکنشهای مربوط به یک آدرس قابل ردیابی و پیگیری است. در مقابلِ تلاش سازمانهای مالیاتی و رگولاتور، توسعهدهندگان نیز در حال افزایش حریم خصوصی و مخفی نگه داشتن تراکنش در رمزارزها هستند. به همین منظور رمزارزهایی با حفظ حریم خصوصی در حال شکلگیری هستند که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارند و استراتژی هر یک از پروتکلهای حریم خصوصی در پنهان کردن مبدا تراکنش نیز متفاوت است. بنابراین سازمان مالیاتی برای تعیین مالیات و جلوگیری از فرار مالیاتی باید شناخت کافی از این صنعت داشته باشد.
منبع: ایبِنا
زهرا لطیفی (پژوهشگر گروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی)